درباره ما

تاریخچه فروشگاه

همه چیز از رویاهای بزرگ و شکست های خیلی بزرگتر شروع شد

شرکت توسعه دهندگان اتحاد بیهقی در سال 1395 با هدف طراحی و تولید بازی های کامپیوتری و سرگرمی  تاسیس شد اما با توجه به داشتن تیمی توانمند و طرحی جذاب الارغم اینکه با بیش از 700 سرمایه گذار در سراسر کشور برای ساخت بازی کامپیوتری به نام جنگجویان خدا صحبت شد باز هم هیچ سرمایه گذاری موافق به همکاری نشد  و اولین طرح بازی کامپیوتری شرکت به دلیل نبود سرمایه با شکست رو به رو شد .

در اوایل سال 1396 مدیر شرکت به سراغ تولید بازی های موبایلی رفت اما باز هم شکست پشت سر هم و نتونست هیچ بازی موبایلی رو تولید و به بازار عرضه کنه . دلایل شکستی همچون : نبود سرمایه کافی – بها دادن بیش از حد به تیم – دورکاری بودن و…

در  اواسط سال 1396 مدیر شرکت رفت سراغ آموزش ساخت انیمیشن های 3 بعدی و با ارگان هایی مثل کمیته امداد همکاری کرد که بتونه به جوانان مددجوی شهرستان سبزوار کمیته امداد آموزش طراحی گرافیک و انیمیشن سازی یاد بده که  هنرجوهاش بعد از یادگیری براش کار کنن و هم درآمد داشته باشن و هم به تحصیلشون بپردازن اما کمیته امداد شهرستانش بعد از برگذاری آموزش مبلغ توافق شده رو پرداخت نکردن و چیزی جز شکست نصیبش نشد و درآمدی براش بهمراه نداشت .

در اواخر سال 1396 به تولید انیمیشن رو آورد و در  دانشگاه سما سبزوار دوره آموزشی انیمیشن سازی رایگان برگزار کرد و بیش از 20 نفر ثبت نام کردن . هدف از برگذاری دوره این بود که بصورت رایگان آموزش داده بشه و افراد توانمند رو جذب کنه و با اونها پروژه تولید کنه که متاسفانه بعد از گذشت 2 ماه هنرجویان شرکت کرده ارتباط دوستی باهم برقرار کردن و همه چیز از بین رفت و باز هم شکست گریبان گیر مدیر شرکت شد اما در مدتی که در دانشگاه مستقر بود یکی از افرادی که جهت همکاری به وی مراجعه کرده بود ایده ساخت اپلیکیشن آموزشی را در سر مدیر شرکت انداخت  که بعد از اتمام دوره آموزشی مدیر مجموعه به سراغ تولید اپلیکیشن آموزشی رفت .

از سال1397 تا 1398 که سال شروع تولید اپلیکیشن فرجاد بود بیش از 5 بار شکست های مالی و روحی بزرگی خورد که بیش از 3 ماه خانه نشین شد و افسرده بود. مدیر شرکت در روز 10/03/1398 تصمیم بزرگی گرفت که هرجوری که هست اپلیکیشن آموزشی فرجاد رو بسازه تا جواب محکمی به کسانی که علیهش بودن و رویاش رو باور نداشتن بده. مدیر در اون زمان نه سرمایه ای برای اجاره دفتر داشت و سرمایه ای برای تیم سازی و نه حتی سرمایه ای برای ساخت حتی هزار تومان تنها چیزی که داشت هدف و اراده مصممش بود که بتونه هرجوری هست محصولش رو بسازه ، به خیلی جاها مراجعه کرد تا بتونه حداقل فضایی رو برای کار ایجاد کنه اما از همه جا دست خالی بر گشت تا اینکه یه روز نامه ای برای ریاست دانشگاه حکیم نوشت و از ریاست دانشگاه درخواست کرد که  اتاقی در مرکز رشد دانشگاه در اختیار مدیر قرار بده تا بتونه کسب و کار خودش رو شروع کنه  که خوشخبتانه موفق شد نظر رئیس دانشگاه رو جلب کنه و مکانی رو بدست بیاره از زمان دریافت مکان به مدت 3 ماه با بیش از 300  نفر مصاحبه کاری انجام داد و فقط 10 نفر موافقت کردن با مدیر همکاری کنن که از این 10 نفر فقط سه نفر موندن و با همین 3 نفر کارو جلو برد و هرچی گذشت تونست افراد بیشتری رو به پروژه اضافه کنه و به یک تیم کامل برسه هرچند که برخی از همکاراش با کم کاری کردن و درست انجام ندادن طرح در حین کار لطمه بزرگی به مدیر زدن حتی طی ساخت طرح مدتی را در پارک و مدتی را در یکی از کافی شاپ های شهر کارای مربوط به طرح را انجام می داد اما مدیر دست ازتلاش برنداشت و با کمک همون تیم تونست اولین بازی موبایلی خودش رو در فروردین 1400 به بازار عرضه کنه .

تنها امتیازی که شرکت از ساخت اپلیکیشن فرجاد بدست آورد این بود که شرکت عادی رو تبدیل به شرکت خلاق کنه و از سوی معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری گواهی شرکت خلاق رو بگیره و چون هیچ سرمایه ای برای تبلیغات نداشت و مهم ترین عضو تیمش به خدمت سربازی رفت این طرحش هم بعد از گذشت 8 ماه از دسترس کلا خارج شد و باز هم شکست خورد.

سال 1400 سالی بود که اپلیکیشن آموزشی فرجاد که جامع ترین نرم افزار آموزشی ایران رو از لحاظ تعداد بازی بود رو  بدون هزار تومان سرمایه و بدون هیچ پشتیبان مالی و غیر مالی وارد بازار کرد در این طرح حتی از خیلی از ارگان های دولتی و خصوصی که وعده حمایت از این طرح داده بودن بعد ساختنش هیچکدام حمایت نکردن و طرح با سقوط بزرگی به زمین خورد .

ولی باز هم دست از تلاش و ارق به حوزه آموزش بر نداشت و محصول جدیدی رو در اواخر سال 1400 طراحی کرد محصولی که اولین سی دی آموزشی چند منظوره کودکان شنوا و ناشنوا 3 الی 5 سال ایران بود که تا اون زمان هیچ شرکت تولیدی یا شخصی این کارو نکرده بود برای ساخت این محصول هم سختی های زیادی کشید اما به دلیل خیلی از مشکلات که نبود سرمایه یکی ازون ها بود بازم نتونست موفق بشه و این بار هم شکست خورد از سال 1395 تا 1403 به مدت 8 سال فقط طعم تلخ شکست رو چشیده بود شکستهایی که موهای سرش رو مثل دندوناش سفید کرده بودن ولی بازم مشتاق بود که کار جذاب و حرفه ای تری رو انجام بده و این بار با کسب تجربه های بسیار و پیدا کردن مسیر درست و درس گرفتن از شکست های قبلی و پیدا کردن عنوان شغلی مورد علاقه خودش متوجه شد که وظیفه و رسالت مدیر به عهده گرفتن همه وظایف کاری نیست باید فقط تمام تمرکزش رو بزاره روی طراحی محصول متفاوت و صفر تا صد تولید رو به مجموعه دیگه ای واگذار کنه و خودش فقط در بخش شبکه سازی و فروش فعالیت کنه و اینطوری شد که جرقه دفاتر رسانه ای ایران به ذهنش رسید و بدون لحظه ای تعمل شروع کرد به فعالیت در این زمینه

بزرگترین درس های مدیر از شکست هاش

مدیر بزرگترین درسش در شکست های قبلی این بود که اول تولید می کرد و بعد به سراغ فروش می رفت اما این بار اول سفارش می گرفت و بعد تولید می کرد و تمام  تمرکزش رو فقط روی شبکه سازی و فروش گذاشت .

تیم سازی اشتباه ( هیچ وقت از روی احساس تیم سازی نکنید ، قبل از استخدام حداقل یک ماه با همکاراتون وقت بزارین و کامل باهاشون آشنا بشین و بعد استخدام کنید چون شما قرار نیست عادی کار کنید هر یک نفر عضو شما یا ستون پیشرفت شماست یا ستون شکست شما)

پیدا نکردن مسیر درست ( وقتی میخوای در بین تمام ماهی های اقیانوس به یه نهنگ بزرگ تبدیل بشی راهش فقط خوردن و صبر کردن نیست راهش جنگیدن و طی کردن مسیر طولانی که خیلی جاها شاید توسط بقیه خورده بشی و یا از مرگ فرار کنی ولی کسایی که هدف بزرگی در زندگیشون دارن با تمام وجود براش تلاش می کنن که بهش برسن ، برای پیدا کردن مسیر درست استفاده از تجربه دیگران یا کمک گرفتن از مشاور بدرد نمیخوره چون اونا فقط به تو شنا کردن رو یاد میدن و از توانایی های تو خبر ندارن و بدست آوردن توانایی ها در مراحل آسون زندگی نیست شما یه الماس رو تا وقتی تحت فشار نزاری از مقاومتش مطمئن نمیشی ، برای پیدا کردن مسیر درست زندگیت خودت رو غرق کن یا شنا کردن یاد میگیری و یا میمیری )

ساخت محصول ( هیچ وقت محصولی که میخواین تولید کنید رو بر اساس احساس بازار تولید نکنید بر اساس منطق و ذهنیت جامعه هدف تولید کنید ، من وقتی خواستم سی دی آموزشی چند منظوره شنوا و ناشنوایان 3 الی 5 سال کشور رو تولید کنم خیلی خوشحال بودم چون هیچکس این کار رو. نکرده بود و حتی وقتی با مرکز ناشنوایان صحبت کردم و استقبالشون رو دیدم به خودم بالیدم که تو این مسیر هستم ولی  اصلا اونجوری نشد که می خواستم و شکست خوردم چون احساسی فکر می کردم و احساسم میگفت کار رضایت بخش و خیرانه ای انجام میدی که این حس باعث شکستم شد ولی شکست بزرگی بود چون درس های خیلی زیادی ازش یاد گرفتم)

می دونید رفقا شما وقتی یک ماجراجو هستید و به دل جنگل می زنید تو مسیر اتفاقاتی براتون میفته که برای زنده موندتون دست به هرکاری میزنید ، کارایی رو انجام میدین که اگه تو اون لحظه نبودین عمرا انجام میدادین یا مهارت هایی رو یاد میگیرین که هیچ وقت حتی بهش فکر هم نکرده بودین پس همیشه زیبایی یه مقصد به نامش نیست به آسیب هایی که شما رو پخته تر می کنه هستش

همیشه برای شما بهترین ها رو آرزو میکنم

داستان بالا برخی از وقایع زندگی پر فراز و نشیب جناب آقای مهندس محمدرضا کریمی فرد مدیرعامل شرکت توسعه دهندگان اتحاد بیهقی بود امیدوارم از خوندش لذت برده باشید